زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در کاخ یزید
مـن کـیـسـتـم؟ فــروغ سـپـهــرِ امـامـتـم نــور خــدا و مـعــنـی ســرِّ ولایــــتــم هر جا که عشق جلوه کند، حُسن یوسفم هـر جا عـفـاف پـرده کشد، راز خـلوتم در بارگاه قـدس نبـرده است، هیـچ کس حـتـّی فـرشـتـه، ره به حـریـم جـلالـتـم از جـلـوۀ عـفـاف به گردون ندیـده است حتـّی ستـاره، پـرتوی از رنگ عـفّــتم خوارم مبین، یزید! به بزمت ازآن که هست ذرّات کــائــنــات، گـــواه اصـــالــتـــم مـن زیـنـبــم، ســلالـۀ زهــرای اطهـرم دخـت امــام و زاده ی پـاک پـیــمـبـرم |